تواضع (عرفان)تواضع در عرفان و اخلاق خصلتی برآمده از صفا و سلامت دل میباشد. فهرست مندرجات۲ - تواضع از دیدگاه کلاباذی ۳ - معنای افتخار به قلت ۴ - معنای اعتناق به ذلت ۵ - معنای تحمل اثقال ملت ۶ - مفهوم تواضع از دیدگاه ابن عطا ۷ - مفهوم تواضع در برابر خداوند ۸ - تواضع از دیدگاه خواجه عبداللّه انصاری ۹ - درجات تواضع از دیدگاه عبداللّه بن محمد انصاری ۱۰ - تواضع از بهترین عبادات ۱۱ - رابطه تواضع با سایر صفات اخلاقی از دیدگاه عزّالدین کاشانی ۱۲ - رابطه تواضع با سایر صفات اخلاقی از دیدگاه ورّام بن ابی فراس ۱۳ - عزت پیامبران در سایه تواضع ۱۴ - تواضع ثمره خشوع ۱۵ - تفاوت تواضع با خشوع از دیدگاه راغب اصفهانی ۱۶ - تواضع از نشانه های فتوت ۱۷ - تواضع از دیدگاه شمس الدین آملی ۱۸ - حقیقت تواضع ۱۹ - تواضع از دیدگاه غزالی ۲۰ - تواضع سالک از دیدگاه مولوی ۲۱ - تواضع سالک از دیدگاه عطار ۲۲ - تواضع از دیدگاه یحیی بن عدی ۲۳ - تواضع از دیدگاه امام خمینی ۲۴ - تواضع در کتابهای اخلاقی ۲۵ - عدم جواز تواضع از دیدگاه علمای اخلاق ۲۶ - شیوه های کسب تواضع ۲۷ - نشانه های تواضع از دیدگاه غزالی ۲۸ - فهرست منابع ۲۹ - پانویس ۳۰ - منبع ۱ - تواضع در منابع عرفانیمنابع عرفانی، تواضع را خصلتی برآمده از صفا و سلامت دل معرفی میکنند که منشأ آن در قلب است و سپس در افعال و اقوال ظاهر میگردد. [۱]
ابوطالب مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید، ج۲، ص۲۸۲، ج ۲، (قاهره) ۱۳۸۱/۱۹۶۱.
[۲]
محمد بن حسن نیسابوری مقری، الحدود: المعجم الموضوعی للمصطلحات الکلامیة، ج۱، ص۹۶، چاپ محمود یزدی مطلق (فاضل)، قم ۱۴۱۴.
۲ - تواضع از دیدگاه کلاباذیکلاباذی [۳]
ابوبکرمحمد بن ابراهیم کلاباذی، التعرف لمذهب اهل التصوف، ج۱، ص۹۷، دمشق ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
تواضع را «افتخار به قلت و اعتناق به ذلت و تحمل اثقال اهل ملت» تعریف کرده است.۳ - معنای افتخار به قلتافتخار به قلت به این معنی است که بنده به قلتی که خدا برای او رقم زده، افتخار کند یا در منزلت خویش به کمترین چیزی که مستحق آن است راضی باشد، [۴]
حسین بن محمد راغب اصفهانی، کتاب الذریعة الی مکارم الشریعة، ج۱، ص۲۹۹، چاپ ابویزید عجمی، قاهره (۱۴۰۷/۱۹۸۷)، چاپ افست قم ۱۳۷۳ ش.
[۵]
علی بن حسین علم الهدی، رسائل الشریف المرتضی، ج۲، ص۲۶۶، چاپ مهدی رجائی، رساله ۲۴: «الحدود و الحقائق»، قم ۱۴۰۵ـ۱۴۱۰.
۴ - معنای اعتناق به ذلتاعتناق به ذلت یعنی عزت وجود حق تعالی را در دیدن ذلت خود داند که البته این ذلت در ظاهر اوست و باطنش نزد پروردگار عزیز خواهد شد. ۵ - معنای تحمل اثقال ملتتحمل اثقال ملت نیز بدین معنی است که بار مشقت خلق را بر دوش کشد، زیرا موجب عنایت حق تعالی میگردد. [۶]
اسماعیل بن محمد مستملی، شرح التعرف لمذهب التصوف، ج۳، ص۱۲۶۳ـ۱۲۶۴، چاپ محمد روشن، تهران ۱۳۶۳ـ ۱۳۶۶ ش.
۶ - مفهوم تواضع از دیدگاه ابن عطاهمچنین گفتهاند تواضع قبول حق است از هر شخصی. [۷]
عبدالکریم بن هوازن قشیری، ج۱، ص۱۴۸، الرسالة القشیریة، به نقل از ابن عطا، چاپ عبدالحلیم محمود و محمود بن شریف،.
۷ - مفهوم تواضع در برابر خداونددر باره تواضع در برابر خداوند نیز توضیح دادهاند که چون وظیفه بندگان بندگی است و «از صفات بندگی، مقدوری است و بی اختیاری، و صفات خداوندی قادری است و مراد راندن، پس بنده جز ذلیل بودن در برابر پروردگارش حکم دیگری ندارد». [۸]
اسماعیل بن محمد مستملی، شرح التعرف لمذهب التصوف، ج۳، ص۱۲۶۱، چاپ محمد روشن، تهران ۱۳۶۳ـ ۱۳۶۶ ش.
۸ - تواضع از دیدگاه خواجه عبداللّه انصاریدر بسیاری از منابع عرفانی و اخلاقی، این صفت نکوداشته و به آن توصیه شده است. از دیدگاه خواجه عبداللّه انصاری در منازل السایرین [۹]
عبداللّه بن محمد انصاری، منازل السایرین، ج۱، ص۱۰۰، متن عربی با مقایسه به متنِ علل المقامات و صد میدان، ترجمه دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی، تهران ۱۳۶۱ ش.
تواضع آن است که شخص در برابر صولت (هیبت) حق، فروتن باشد. [۱۰]
عبدالرزاق کاشی، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام: معجم المصطلحات و الاشارات الصوفیة، ج۱، ص۱۹۵، ج ۱، چاپ سعید عبدالفتاح، قاهره ۱۴۱۶/.
وی همانند دیگر عارفان، در بیان تواضع به آیه ۶۳ سوره فرقان استناد کرده :«وَعِبادُالرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَی الارْضِ هَوْناً. . . » (بندگان خدای رحمان آناناند که بر زمین به آهستگی (تواضع) گام برمی دارند). [۱۲]
عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرسالة القشیریة، ج۱، ص۲۳۹، چاپ عبدالحلیم محمود و محمود بن شریف،.
هَوْن در تعابیر عرفانی معادل سکینه، خشوع و وقار برای حق است. [۱۳]
سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۱، ص۲۶۳، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱ ش.
مولوی نیز در معنای تواضع به همین آیه استشهاد کرده است. [۱۴]
جلال الدین محمد بن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، ج ۲، دفتر سوم، بیت ۸۳۴، چاپ رینولد آلن نیکلسون، تهران ۱۳۶۰ ش.
[۱۵]
رینولد الین نیکلسون، شرح مثنوی معنوی مولوی، ج۱، ص۱۰۷۹، ترجمه و تعلیق حسن لاهوتی، تهران ۱۳۷۴ ش.
۹ - درجات تواضع از دیدگاه عبداللّه بن محمد انصاریانصاری [۱۶]
عبداللّه بن محمد انصاری، منازل السایرین، ج۱، ص۱۰۲ـ۱۰۳، متن عربی با مقایسه به متنِ علل المقامات و صد میدان، ترجمه دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی، تهران ۱۳۶۱ ش.
[۱۷]
عبداللّه بن محمد انصاری، منازل السایرین، ج۱، ص۳۶۰ـ۳۶۱، متن عربی با مقایسه به متنِ علل المقامات و صد میدان، ترجمه دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی، تهران ۱۳۶۱ ش.
برای تواضع سه درجه قائل است: اول تواضع برای دین، آن است که راه مخالف دین را نپیماید؛ دوم تواضع برای بندگان، آن است که همه کس را برادر خویش و برتر از خود بداند و ظن بد به آنها نبرد؛ و سوم تواضع برای حق، آن است که از رأی خود، در خدمت به حق و به خلق، و از راه و رسم خود، در معاشرت و صحبت و مشاهده، برای حق چشم پوشی کند و رضا به رضای او دهد. همچنین وی در رساله صد میدان تواضع را میدان سی ودوم دانسته که از میدان فقر زاییده میشود [۱۸]
عبداللّه بن محمد انصاری، منازل السایرین، ج۱، ص۳۶۱، متن عربی با مقایسه به متنِ علل المقامات و صد میدان، ترجمه دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی، تهران ۱۳۶۱ ش.
و میدان خوف از آن پدید میآید. [۱۹]
عبداللّه بن محمد انصاری، منازل السایرین، ج۱، ص۲۸۲، متن عربی با مقایسه به متنِ علل المقامات و صد میدان، ترجمه دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۱۰ - تواضع از بهترین عباداتتواضع در بعضی موارد از بهترین عبادات دانسته شده [۲۰]
ابوطالب مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید، ج۲، ص۲۸۲، ج ۲، (قاهره) ۱۳۸۱/۱۹۶۱.
و یکی از اسرار نماز و طهارت به شمار آمده است. [۲۱]
ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۱، ص۱۹۸، چاپ عثمان یحیی، قاهره، سفر ۵، ۱۳۹۷/ ۱۹۷۷، سفر ۱۱، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
در نماز رکوع و سجود از نشانه های تواضع در پیشگاه خداست. [۲۲]
ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۱، ص۴۵۲، چاپ عثمان یحیی، قاهره، سفر ۵، ۱۳۹۷/ ۱۹۷۷، سفر ۱۱، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۲۳]
محمد بن مؤید سعدالدین حمویه، المصباح فی التصوف، ج۱، ص۱۲۹، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۲ ش.
به گفته غزالی [۲۴]
محمد بن محمد غزالی، کیمیای سعادت، ج۲، ص۲۶۹، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۱ ش.
در صدر اسلام اعراب که بسیار متکبر بودند و حتی از خم شدن عار داشتند و سجده در نظر آنها نهایت ذلت و خواری بود، مأمور به برپای داشتن نماز شدند تا تواضع در دلشان جای گیرد. [۲۵]
مسعود بن عیسی ورّام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج۱، ص۲۰۸، (چاپ علی اصغر حامد)، تهران (۱۳۷۶).
عَبّادی در صوفی نامه، [۲۶]
منصور بن اردشیر عَبّادی، صوفی نامه: التصفیة فی احوال المتصوفة، ج۱، ص۲۳۰، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۸ ش.
تواضع را از مهمترین صفات صوفیان دانسته است.۱۱ - رابطه تواضع با سایر صفات اخلاقی از دیدگاه عزّالدین کاشانیدر نظر عارفان میان تواضع و برخی صفات دیگر رابطهای وجود دارد. از جمله عزّالدین کاشانی [۲۷]
محمود بن علی عزالدین کاشانی، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة، ج۱، ص۳۵۳، چاپ جلال الدین همایی، تهران ۱۳۶۷ ش.
تواضع را عین عزت میداند.به گفته او تواضع و عزت میان کبر و خواری واقع شدهاند و تواضع با خَلق وقتی پسندیده است که شخص متواضع، خَلق خدا را مظهر قدرت و حکمت الاهی بداند، که در این حالت تواضع عین عزت است و هنگامی که تواضع او از سر طمع و احتیاج باشد و از روی مسکنت نزد ایشان تذلل کند، خواری است. [۲۸]
محمود بن علی عزالدین کاشانی، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة، ج۱، ص۳۵۳ـ۳۵۴، چاپ جلال الدین همایی، تهران ۱۳۶۷ ش.
۱۲ - رابطه تواضع با سایر صفات اخلاقی از دیدگاه ورّام بن ابی فراسهمچنین ورّام بن ابی فراس [۲۹]
مسعود بن عیسی ورّام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج۱، ص۲۰۳، (چاپ علی اصغر حامد)، تهران (۱۳۷۶).
عزت را از آنِ کسی میداند که ذلت او تنها برای خداست و رفعت را از آنِ کسی میداند که برای خداوند تواضع کند.۱۳ - عزت پیامبران در سایه تواضعگفتهاند که پیامبر اکرم دو عزت یافت: یکی معراج در دنیا و دیگری شفاعت در عقبی، و سبب هر دو عزت را تواضع ذکر کرده اند؛ چون برای حق تواضع کرد معراج نمود و چون برای خلق تواضع کرد شفاعت یافت. [۳۰]
اسماعیل بن محمد مستملی، شرح التعرف لمذهب التصوف، ج۳، ص۱۲۶۰، چاپ محمد روشن، تهران ۱۳۶۳ـ ۱۳۶۶ ش.
افلاکی [۳۱]
احمد بن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۶۵۶، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
آورده است که عزت پیامبران در نبوت ایشان و عزت عالمان در تواضع ایشان است.۱۴ - تواضع ثمره خشوعبرخی دیگر تواضع را ثمره خشوع دانسته و آن را به فنا و ذلت بنده در مقابل کبریا و عظمت خداوند تعریف کرده اند. [۳۲]
احمد بن منصور سمعانی، روح الارواح فی شرح الاسماء الملک الفتّاح، ج۱، ص۶۰، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۸ ش.
[۳۳]
روزبهان بقلی، کتاب مشرب الارواح و هوالمشهور بهزارویک مقام (بِألفِ مقامٍ و مقامٍ)، ج۱، ص۳۱، چاپ نظیف محرم خواجه، استانبول ۱۹۷۳.
۱۵ - تفاوت تواضع با خشوع از دیدگاه راغب اصفهانیراغب اصفهانی [۳۴]
حسین بن محمد راغب اصفهانی، کتاب الذریعة الی مکارم الشریعة، ج۱، ص۲۹۹، چاپ ابویزید عجمی، قاهره (۱۴۰۷/۱۹۸۷)، چاپ افست قم ۱۳۷۳ ش.
گفته است که تواضع ناظر به اخلاق و افعال ظاهری و باطنی است، در حالی که خشوع ناظر به افعال جوارح است و آنگاه که تواضع در قلب به وجود میآید خشوع در جوارح ظاهر میشود.۱۶ - تواضع از نشانه های فتوتعدهای نیز تواضع را از نشانه های فتوت و ملازم آن شمرده اند. سُلَمی، [۳۵]
محمد بن حسین سلمی، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی: بخشهایی از حقائق التفسیر و رسائل دیگر، ج۲، ص۲۷۰، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ ش.
به نقل از فُضَیل بن عیاض، می گوید که فتوت تواضع در برابر ذاکران و قبول حق از ناصحان است.۱۷ - تواضع از دیدگاه شمس الدین آملیشمس الدین آملی در نفائس الفنون [۳۶]
محمد بن محمود شمس الدین آملی، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۲، ص۱۲ـ۱۶، ج ۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
تواضع را خُلق چهارم از دَه خلقی ذکر کرده است که موجب تخلق به اخلاق الاهی و رسیدن به صفت بقا میشوند. به عقیده او تواضع عبارت است از اینکه نفس در مقام عبودیت با حق و انصاف با خلق باشد. نفس را باید با گردن نهادن به اوامر و نواهی، که تواضع مبتدیان است، یا با قبول تجلیات صفات و فنای مشیت خود در مشیت حق، که تواضع متوسطان است، و قبول تجلی ذات خداوند و فنای وجود خود در وجود حق، که تواضع منتهیان است، در مقام عبودیت حق قرار داد. [۳۷]
محمود بن علی عزالدین کاشانی، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة، ج۱، ص۳۵۱، چاپ جلال الدین همایی، تهران ۱۳۶۷ ش.
همچنین باید نفس را با قبول حق از خلق، در مقام انصاف با خلق قرار داد.۱۸ - حقیقت تواضعحقیقت تواضع رعایت اعتدال است که حد وسط میان کبر ــ یعنی تفوق و تَرَفُع جستن نفس بیش از استحقاق آن ــ و «ضعت» ــ یعنی تحقیر و تضییع نفس در حد کمتر از استحقاق آن ــ تعریف شده. [۳۸]
عمر بن محمد سهروردی، عوارف المعارف، ج۱، ص۲۲۰، قاهره ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
[۳۹]
محمود بن علی عزالدین کاشانی، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة، ج۱، ص۳۵۲، چاپ جلال الدین همایی، تهران ۱۳۶۷ ش.
به گفته قطب الدین شیرازی [۴۰]
محمود بن مسعود قطب الدین شیرازی، درّة التّاج: بخش حکمت عملی و سیروسلوک، ج۱، ص۵۶، چاپ ماهدخت بانوهمایی، تهران ۱۳۶۹ ش.
اعتدال در تواضع یعنی هر شخصی در مرتبهای قرار گیرد که خود را مستحق آن میداند و خود را نزد دیگران در مرتبهای قرار دهد که او را لایق آن مرتبه میدانند. [۴۱]
ضیاءالدین نخشبی، سِلک السلوک، ج۱، ص۱۴، چاپ غلامعلی آریا، تهران ۱۳۶۹ ش.
۱۹ - تواضع از دیدگاه غزالیغزالی [۴۲]
محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۲، ص۲۶۲، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
تواضع را از برترین مقامات دانسته و گفته است که عزلت نتیجه کبر و جهل است و مخالطت و معاشرت با خلق از تواضع ناشی میشود.۲۰ - تواضع سالک از دیدگاه مولویمولوی نیز تواضع سالک را دلیل نیست انگاشتن خود دانسته و گفته است که اناالحق گفتن حلاج از نهایت تواضع ناشی شده و او که اناالحق گفت خود را عدم پنداشت و گفت که همه اوست. [۴۳]
جلال الدین محمد بن محمد مولوی، فیه مافیه، ج۱، ص۱۸۳، چاپ زینب یزدانی، تهران ۱۳۷۸ ش.
به اعتقاد مولوی آدمیان با کوچک دانستن خود، هستی و حیات را به دست خواهند آورد: «هر کجا دردی دوا آنجا رود/ هرکجا پستی است آب آنجا رود». [۴۴]
جلال الدین محمد بن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، ج ۱، دفتر دوم، بیت ۱۹۳۹، چاپ رینولد آلن نیکلسون، تهران ۱۳۶۰ ش.
۲۱ - تواضع سالک از دیدگاه عطاربه عقیده عطار، راه حقیقت و عشق را به کسی نشان میدهند که تواضع پیشه کند [۴۵]
جلال الدین محمد بن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، غزل ۸۴، بیت ۹۳۱ـ۹۳۲، چاپ رینولد آلن نیکلسون، تهران ۱۳۶۰ ش.
.۲۲ - تواضع از دیدگاه یحیی بن عدینویسندگان کتابهای اخلاق نیز به تواضع التفات داشته اند. یحیی بن عدی [۴۶]
یحیی بن عدی، تهذیب الاخلاق، با مقدمه و تصحیح و ترجمه و تعلیق محمد دامادی، ترجمه فارسی، ص ۶۰، ج۱، ص۱۴، تهران ۱۳۶۵ ش.
تواضع را ترک ریاست و مقام طلبی و اظهار مذلت و افتادگی و ناپسند دانستن بزرگداشت خویش و خودداری از مباهات به فضائل و افتخارنکردن به جاه و مال و دوری از خودبینی و تکبر دانسته است.۲۳ - تواضع از دیدگاه امام خمینیبه اعتقاد امام خمینی تواضع، فروتنی در برابر هیبت حق میباشد که حاصل از تجلیات انوار عظمت بر قلب سالک میباشد که منشاء آن علم و معرفت میباشد و هرچه این تجلیات فزونی یابد، تواضع سالک افزوده میشود. تواضع، کمال عبادت است و نماز حقیقت تواضع و خشیت است. تواضع به دو قسم ممدوح و مذموم تقسیم میشود؛ تواضع ممدوح تواضعی است که بدون طمع و چشم داشت انجام میشود و تواضع مذموم مانند تواضع در برابر انسانهای جاه طلب و اغنیاء برای حب دنیا و حب جاه میباشد. امام خمینی برای تواضع ممدوح چهار مرتبه بیان میکند: ۱- تواضع انبیاء و اولیا الهی، این تواضع که با محبت همراه است کاملترین مرتبه تواضع است. ۲- تواضع اهل معرفت ۳- تواضع حکما که به مقام حکمت الهی رسیدهاند. ۴- تواضع مؤمنان که با نور ایمان به حق تعالی علم پیدا کردهاند. برای رسیدن به مقام تواضع دو راه کار وجود دارد یکی راه عملی و شناختن نفس و ضعف آن و دیگری راه عملی و آن انجام اعمالی است که سبب تذلّل و عجز انسان میشود؛ از جمله اعمال متواضعانه ساده زیستی، همنشینی با فقرا و تهیدستان است. تواضع سبب رشد حکمت در قلب و موجب نرمی قلبهای سخت میشود. ۲۴ - تواضع در کتابهای اخلاقیدر آغاز کتاب جاویدان خرد، [۵۳]
احمد بن محمد مسکویه، الحکمة الخالدة (جاویدان خرد)، ج۱، ص۶، چاپ عبدالرحمان بدوی، تهران ۱۳۵۸ ش.
یکی از قدیمترین کتابهای اخلاقی در عالم اسلام، در باره اخلاص و تواضع آمده است که هرکس پایان کار را بداند اخلاص ورزد و جز برای خدا کار نکند و هرکس بداند کامیابی در چیست به فروتنی میگرود و هرکس بداند نیکویی چیست به فرمانبرداری و تسلیم در برابر خدا باز میگردد. شبیه این سخن با اندکی تفاوت در صوفی نامه عبّادی [۵۴]
منصور بن اردشیر عَبّادی، صوفی نامه: التصفیة فی احوال المتصوفة، ج۱، ص۲۲۹ـ۲۳۰، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۸ ش.
آمده است. سعدی نیز باب چهارم بوستان را به تواضع اختصاص داده است. وی رسیدن به مقام و بزرگی را در تواضع دانسته است. [۵۵]
مصلح بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی: سعدی نامه، ج۱، ص۱۱۶، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۳ ش.
این واژه در کتب اخلاقی یکی از یازده نوع فضیلتی است که تحت جنس شجاعت قرار دارد و چنان است که انسان خود را از کسانی که از نظر جاه از او نازلترند، برتر نداند. [۵۶]
محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، ج۱، ص۱۱۲ـ۱۱۳، چاپ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران ۱۳۶۰ ش.
[۵۷]
محمد بن محمود شمس الدین آملی، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۲، ص۳۶۷، ج ۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
[۵۸]
حسین بن عبدالحق الهی اردبیلی، شرح گلشن راز، ج۱، ص۲۶۷، چاپ محمدرضا برزگر خالقی و عفت کرباسی، تهران ۱۳۷۶ ش.
۲۵ - عدم جواز تواضع از دیدگاه علمای اخلاقبسیاری از اخلاقیون و عرفا، تواضع را در برخی موارد جایز ندانسته اند، این موارد عبارتاند از: ۱) تواضع نزد صاحبانِ مقامِ توحید که تکبر محسوب میشود. مراد از این سخن آن است که تواضع نشانه اثباتِ خویش و سپس حقیر شمردن و فرو نهادن آن است، حال آنکه موحد درصدد اثبات نفس خود نیست و اساساً آن را در مرتبهای نمیبیند که آن را فرو نهد یا رفعت بخشد. [۵۹]
محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۳، ص۳۶۲، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۲) تواضع در مقابل متکبران و توانگران و ثروتمندان و اهل دنیا. [۶۰]
محمد بن حسین سلمی، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی: بخشهایی از حقائق التفسیر و رسائل دیگر، ج۲، ص۵۰۷، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ ش.
[۶۱]
عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرسالة القشیریة، ج۱، ص۱۴۸، چاپ عبدالحلیم محمود و محمود بن شریف،.
حدیثی از پیامبر اکرم نیز همین دیدگاه را تأیید میکند که «در برابر متکبران تکبر کنید، این باعث خواری و کوچکی آنهاست». [۶۲]
مسعود بن عیسی ورّام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج۱، ص۲۰۱، (چاپ علی اصغر حامد)، تهران (۱۳۷۶).
در برابر، گفته اند «برترین تواضع آن است که به زیردستان برتری نشان ندهی و فروتن باشی و بر متکبران و توانگران تکبر ورزی». [۶۳]
محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۲۱۹، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۴۶ ش.
بویژه تواضع و فروتنی کردن در مقابل ثروتمندان و اهل دنیا برای فریفتن ایشان عملی بسیار نکوهیده و مذموم است. [۶۴]
محمدمهدی بن ابی ذر نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۱۴۲، چاپ محمد کلانتر، نجف ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
۳) تواضع در برابر کافران. [۶۵]
عبدالرزاق کاشی، شرح منازل السائرین، ج۱، ص۲۴۵، چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۲ ش.
۲۶ - شیوه های کسب تواضعشیوه های کسب تواضع عبارتاند از: ۱) خودشناسی و آگاهی از خلقت خویش و نیز خداشناسی تا انسان بداند عظمت و بزرگی تنها از آن خداست. [۶۶]
مسعود بن عیسی ورّام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج۱، ص۲۰۸، (چاپ علی اصغر حامد)، تهران (۱۳۷۶).
به گفته بایزید بسطامی تواضع هر انسانی به قدر معرفت او به پروردگار و نفس خویش است. [۶۷]
محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۳، ص۳۶۲، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۲) دستیابی به ریشه کبر و یافتن علتهای اصلی آن. [۶۸]
مسعود بن عیسی ورّام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج۱، ص۲۰۱، (چاپ علی اصغر حامد)، تهران (۱۳۷۶).
[۶۹]
محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۳، ص۳۶۹ـ۳۷۲، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
شایسته است انسان در مقابل عالمان و عابدان و اهل دین تواضع کند.بر عالمان و عابدان و صاحبان فضل که از حسب و نسب و مال و جمال برخوردارند، نیز فرض است که به تواضع روی آورند و در پرهیز از تکبر بیشتر بکوشند. [۷۰]
یحیی بن عدی، تهذیب الاخلاق، با مقدمه و تصحیح و ترجمه و تعلیق محمد دامادی، ترجمه فارسی، ص ۶۰، ج۱، ص۱۴، تهران ۱۳۶۵ ش.
[۷۱]
محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۳، ص۳۶۹ـ۳۷۲، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۷۲]
محمود بن مسعود قطب الدین شیرازی، درّة التّاج: بخش حکمت عملی و سیروسلوک، ج۱، ص۵۷، چاپ ماهدخت بانوهمایی، تهران ۱۳۶۹ ش.
۲۷ - نشانه های تواضع از دیدگاه غزالیغزالی [۷۳]
محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۳، ص۳۶۹ـ۳۷۲، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
معتقد است که انسان نباید خود را متواضع و خالی از تکبر پندارد، چه بسا تکبر در زوایای نفس او پنهان باشد. [۷۴]
احمد بن محمد مهدی نراقی، کتاب معراج السعاده، ج۱، ص۲۰۶، تهران: جاویدان.
وی نشانه هایی را برای تواضع ذکر کرده است، از جمله: پذیرفتن حق از زبان هرکسی که سخن او حق و مطابق با واقع باشد؛ خود را در مجامع و محافل بر دیگران مقدّم نداشتن؛ پیشی گرفتن در سلام؛ قبول دعوت فقیران؛ دیگران را به کارهای شخصی خود نگماشتن. [۷۵]
مسعود بن عیسی ورّام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۱، (چاپ علی اصغر حامد)، تهران (۱۳۷۶).
[۷۶]
عبداللّه شبر، الاخلاق، ج۱، ص۱۷۶ـ۱۷۷، چاپ جواد شبر، نجف (۱۹۶۳)، چاپ افست قم ۱۳۹۵.
[۷۷]
احمد بن محمد مهدی نراقی، کتاب معراج السعاده، ج۱، ص۲۰۷، تهران: جاویدان.
۲۸ - فهرست منابع(۳۲) ابن عربی، الفتوحات المکیة، چاپ عثمان یحیی، قاهره، سفر ۵، ۱۳۹۷/ ۱۹۷۷، سفر ۱۱، ۱۴۰۷/۱۹۸۷. (۳۳) ابوطالب مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید، ج ۲، (قاهره) ۱۳۸۱/۱۹۶۱. (۳۴) احمد بن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش. (۳۵) حسین بن عبدالحق الهی اردبیلی، شرح گلشن راز، چاپ محمدرضا برزگر خالقی و عفت کرباسی، تهران ۱۳۷۶ ش. (۳۶) عبداللّه بن محمد انصاری، منازل السایرین، متن عربی با مقایسه به متنِ علل المقامات و صد میدان، ترجمه دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی، تهران ۱۳۶۱ ش. (۳۷) سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱ ش. (۳۸) حسین بن محمد راغب اصفهانی، کتاب الذریعة الی مکارم الشریعة، چاپ ابویزید عجمی، قاهره (۱۴۰۷/۱۹۸۷)، چاپ افست قم ۱۳۷۳ ش. (۳۹) روزبهان بقلی، کتاب مشرب الارواح و هوالمشهور بهزارویک مقام (بِألفِ مقامٍ و مقامٍ)، چاپ نظیف محرم خواجه، استانبول ۱۹۷۳. (۴۰) محمد بن مؤید سعدالدین حمویه، المصباح فی التصوف، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۲ ش. (۴۱) مصلح بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی: سعدی نامه، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۳ ش. (۴۲) محمد بن حسین سلمی، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی: بخشهایی از حقائق التفسیر و رسائل دیگر، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ ش. (۴۳) احمد بن منصور سمعانی، روح الارواح فی شرح الاسماء الملک الفتّاح، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۸ ش. (۴۴) عمر بن محمد سهروردی، عوارف المعارف، قاهره ۱۳۹۳/۱۹۷۳. (۴۵) عبداللّه شبر، الاخلاق، چاپ جواد شبر، نجف (۱۹۶۳)، چاپ افست قم ۱۳۹۵. (۴۶) محمد بن محمود شمس الدین آملی، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج ۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹. (۴۷) منصور بن اردشیر عَبّادی، صوفی نامه: التصفیة فی احوال المتصوفة، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۸ ش. (۴۸) عبدالرزاق کاشی، شرح منازل السائرین، چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۲ ش. (۴۹) عبدالرزاق کاشی، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام: معجم المصطلحات و الاشارات الصوفیة، ج ۱، چاپ سعید عبدالفتاح، قاهره ۱۴۱۶/. ۱۹۹۶؛ (۵۰) محمود بن علی عزالدین کاشانی، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة، چاپ جلال الدین همایی، تهران ۱۳۶۷ ش. (۵۱) محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۴۶ ش. (۵۲) محمد بن ابراهیم عطار، دیوان، چاپ تقی تفضلی، تهران ۱۳۴۱ ش. (۵۳) علی بن حسین علم الهدی، رسائل الشریف المرتضی، چاپ مهدی رجائی، رساله ۲۴: «الحدود و الحقائق»، قم ۱۴۰۵ـ۱۴۱۰. (۵۴) محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۵۵) محمد بن محمد غزالی، کیمیای سعادت، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۱ ش. (۵۶) عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرسالة القشیریة، چاپ عبدالحلیم محمود و محمود بن شریف،. قاهره، چاپ افست قم ۱۳۷۴ ش؛ (۵۷) محمود بن مسعود قطب الدین شیرازی، درّة التّاج: بخش حکمت عملی و سیروسلوک، چاپ ماهدخت بانوهمایی، تهران ۱۳۶۹ ش. (۵۸) ابوبکرمحمد بن ابراهیم کلاباذی، التعرف لمذهب اهل التصوف، دمشق ۱۴۰۷/۱۹۸۶. (۵۹) اسماعیل بن محمد مستملی، شرح التعرف لمذهب التصوف، چاپ محمد روشن، تهران ۱۳۶۳ـ ۱۳۶۶ ش. (۶۰) احمد بن محمد مسکویه، الحکمة الخالدة (جاویدان خرد)، چاپ عبدالرحمان بدوی، تهران ۱۳۵۸ ش. (۶۱) محمد معین، فرهنگ فارسی، تهران ۱۳۶۰ ش. (۶۲) جلال الدین محمد بن محمد مولوی، فیه مافیه، چاپ زینب یزدانی، تهران ۱۳۷۸ ش. (۶۳) جلال الدین محمد بن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، چاپ رینولد آلن نیکلسون، تهران ۱۳۶۰ ش. (۶۴) ضیاءالدین نخشبی، سِلک السلوک، چاپ غلامعلی آریا، تهران ۱۳۶۹ ش. (۶۵) احمد بن محمد مهدی نراقی، کتاب معراج السعاده، تهران: جاویدان. (۶۶) محمدمهدی بن ابی ذر نراقی، جامع السعادات، چاپ محمد کلانتر، نجف ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست بیروت. (۶۷) محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، چاپ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران ۱۳۶۰ ش. (۶۸) محمد بن حسن نیسابوری مقری، الحدود: المعجم الموضوعی للمصطلحات الکلامیة، چاپ محمود یزدی مطلق (فاضل)، قم ۱۴۱۴. (۶۹) رینولد الین نیکلسون، شرح مثنوی معنوی مولوی، ترجمه و تعلیق حسن لاهوتی، تهران ۱۳۷۴ ش. (۷۰) مسعود بن عیسی ورّام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، (چاپ علی اصغر حامد)، تهران (۱۳۷۶). (۷۱) یحیی بن عدی، تهذیب الاخلاق، با مقدمه و تصحیح و ترجمه و تعلیق محمد دامادی، تهران ۱۳۶۵ ش. ۲۹ - پانویس
۳۰ - منبع• دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تواضع در اخلاق»، شماره۳۹۸۴. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی ردههای این صفحه : اخلاق اسلامی | تواضع | دیدگاه های اخلاقی امام خمینی | فضائل اخلاقی | مقالات دانشنامه جهان اسلام
|